۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه

بحث در کلاس حقوق اساسی



 
نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم آبان 1388 ساعت 16:46 شماره پست: 144
پستی قدیمی از  پست های بانوی ناشای فیلتر شده ام
______________________________________________________________________________
استاد راجع به عرف و قانون صحبت میکرد و میگفت :
هرگاه قانون راجع به مسئله ای اجمال سکوت داشت ما به عرف که یکی از مهمترین منابع فرعی
قانون ست رجوع میکنیم و راه حل را می یابیم
در ذهنم جرقه ای زد ایستادم و پرسیدم استاد اگر قانون درباره ی مسئله ای ماده تبصره داشته باشد
و عرف هم نظریه ای داشته باشد و نظر قانون با عرف مخالف باشد و ما معتقد باشیم
 عرف درست میگوید چه ؟ انگاه باید چه کرد ؟
منظورم را نفهمید و با نگاهی که حاکی از عدم درکش بود به من زل زده بود
کلاس سکوت محض بود و بچه ها دیگر میدانند من هر بار سر کلاس استاد را از جواب دادن عاجز میکنم
گفتم مثلا در مورد حق چند همسری مردان! خنده ای بر لبانش نشست که حالم را بد کرد
ادامه دادم : در قانون به مردان اجازه میدهند چند زن عقدی و رسمی اختیار کنند به  طور همزمان!
ولی عرف صراحتا تک همسری را الگوی برتر میشناسد!
استاد گفت ما طبق شرع و سنت پیغمبر عمل میکنیم!!!!
حسابی عصبانی شدم گفتم استاد همین عقاید شماست
که دین را مضحکه ی دست این و ان کرده ست
او هم عصبانی شد و گفت حد خودتان را بدانید!
گفتم استاد حضرت محمد در ان زمان که جنگ بود و بسیاری از زنان بیوه و تنها و بی سرپرست بودن
و از عهده ی مخارج خانواده بر نمیامدند با ازدواج با انها در واقع سرپرستی انها به عهده میگرفتند
و از فساد و تباهی انها جلوگیری میکردند نه از روی شهوت و فضا دادن به تنوع طلبی شان!
شما با تکیه به پیامبر یک دین به شهوت و تنوع طلبی مردان رنگ و روی فانونی و شرعی میدهید!
در جایی که در قران نیز امده ست در صورتی که بتوانند مساوات و برابری را رعایت کنند
 میتوانند زن دیگری اختیار کنند
چطور قانونگذار تصور کرده ست که مردان میتوانند عدالت را بین دو زن رعایت کنند؟
یک شب پیش زن اول بودن و ۱ شب پیش زن دوم بودن عدالت است؟ برابری ست ؟
کسی فکر نکرده است که در ان هنگام که مرد در کنار زن دیگری اش به سر میبرد بر زن دیگر چه میگذرد؟
و ایا نمی بینید مردان هوس بازی را که با داشتن خانواده و فرزند باز هم زن میگیرند؟
 همسری دارند وفادار اهل و انگاه که او را اختیار کردند حتما زیبا تر از الان بوده ولی هوس میکنند
با زنی دیگر که معمولا جوان و خوش برو روست تجدید فراش کنند!
قانون هم به انها اجازه داده ست!!!! حتی میتوانند برای چند ساعتی برای همسرشان هوو بگیرند!
این چه عدالتی ست ؟ چه سنت پیغمبریست ؟؟؟؟
ایا شما به عنوان یک مرد میتوانید تصور کنید زنی ۲ همسر داشته باشد؟؟؟
ایا اگر قرار باشد نام خانوادگی کودک نام خانوادگی مادرش باشد میشود زنی رسمی
با ۲ مرد ازدواج کند؟
چهره ی بر افروخته ی استاد دیدنی بود!
و همهمه ی خفیفی در کلاس جریان داشت... و صدای من بود که بلند و بلند و بلند تر میشد بی اختیار
گفتم استاد ظاهر من به دینداران نمیخورد ! اما من دین را در پستوی خانه ام نهان کرده ام تا ازین
شر ها دور بماند!
قانون و  شرع ... چرا به مرد ۶۴ ساله اجازه میدهند دخترکی ۲۲ ساله را بگیرد؟؟؟
ایا فکر به عواقب ان نمیکنید؟؟؟
دین دستاویزی شده ست برای رسیدن به خواسته ی نامشروع و ضد اخلاقی
 با تکیه به اصول و بنیان های شرعی و الهی!!!
و شما که مجری قانون هستید شما که قاضی هستید شما که در حوزه  نیز درس خونده اید
شما باید به مقابله با این اهانت و تهین به زن به دین به کلام خدا به سنت پیغمبر اسلام برخیزید
نه انکه از ان حمایت کنید!!!
کاش قانونگذار به حرفهای یک زن هم گوش میداد از جنس من و بعد قانون را مینوشت!!!
استاد ضمن احترامی که برای شما بدلیل جایگاهتون قائلم ، معتقدم به زن طبق قانون اساسی
ظلم میشود!
و چون گفته اید نباید روی کلام خدا حرف زد قانون را به نام او نوشتید و راه را بر حق واقعی بستید!
استاد بسیار پریشان و درمانده شده بود... من مجال صحبت نمیدادم و انجایی که سکوت میکردم
تا جوابی بشنوم جز بازتاب سکوتم چیزی نمیشنیدم!!!
و در ناباوری کامل استاد من کلاس را ۴۷ دقیقه زودتر تمام کرد و از کلاس رفت!
و تنها جلوی در خطاب به من گفت هفته ی بعد راجع به ان صحبت میکنیم و رفت!
و تمامی دانشجویان با سری از روی تاسف تکان دادن به من میگفتند این ترم افتادی!!!!!!!!!!
و امروز ۳ هفته از ان هفته میگذرد و او دیگر اجازه ی بحث به من را نمیدهد!
و من چند جلسه ای هست که از اوایل کلاس تا اخر دستم را بالا میگیرم و اعتنایی به من نمیکند!





هیچ نظری موجود نیست: