۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

برای بابک خرمدین ِ جان ...


بابک خرمدین م

بانوی ناشا برایت با سبد سبد دلتنگی

سلام میرساند

از راه ِ دور
لب های ترک خورده ات را می بوسد
و دستهای لرزانت را به قلبش می فشارد

بر پهلوهایت که زیر لگد های بازجو له شده
اشک میریزد

و تنها به خودش اجازه میدهد
از تو بخواهد
نشکنی!
صحبت از اعتصابت نمیکند
فقط میخواهد نشکنی ...
زنده بمانی
که چون تو کمن .. انگشت شمارند.. کسانی که اینچنین خار ِ چشم ِ دشمنند

کسانی که نامشان به تنهایی مو بر تن دشمن راست میکند

به حرمت سالهایی که گذشت به  وبلاگ نویسی ، رفاقت ، صمیمیت ، شب بیداری هایمان در دنیای مجازی
تنها به خود حق میدهم بخواهم تا از خودت حق ِ زنده ماندن را نگیری!
و

از خانواده ات حسین ِ شان را
از دنیای مجازی بابک شان را
از کسی همدم ش را

و از بسیاری از ما ، قوت ِ قلبمان را ...




بانوی ناشا برای زنده موندن ِ  بابک ِ خرمدین َ ش بی دین و ایمان نذر کرده ...
و از تو میخواهد اگر پیامش به دستت رسید

تلاشت را بکنی ، تا میتوانی زنده بمانی ...

بانوی ناشا تنها خواستار ِ زنده ماندن توست ...



۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

روز مرد مبارک

روز «مرد» به مردانی که «مردانگی»شان را

نه با مخالفت و تضاد با زنانگی، نه با تملک بر بدنِ زن، نه با غیرت، نه با اِعمالِ خشونت 
و قدرت بر دیگری برای به دست‌آوردنِ حق، نه با عدمِ ابرازِ احساسات، نه با همجنسگراستیزی،
 نه با تحقیرِ مردانِ لاک‌زده و آرایش‌کرده و زیرابروبرداشته، نه با توانایی در «کَردن»، نه با گریه نکردن، 
نه با ناموس‌پرستی، نه با تعداد زنانی که با آن‌ها خوابیده‌اند، نه با تعداد مُشت‌هایی که زده‌اند یا خورده‌اند،
 نه با تعداد فحش‌های جنسی که داده‌اند یا شنیده‌اند، نه با تعدادِ بطریِ آب‌جو که بالاکشیده‌اند،
 نه با متلک‌های خیابانی، نه با نظرهای «کارشناسی» درباره‌ی سایزِ بدنِ زنان، نه با لزومِ حساب کردنِ
 پولِ شامِ زنی که با وی بیرون رفته‌اند، نه با لزومِ نان‌آوری، نه با میهن‌پرستی، نه با خلیج‌فارس پرستی،
 نه با تحقیرِ مردانِ عرب و افغان، نه با جِر دادنِ یقه به خاطر بُردِ پرسپولیس، نه با لزومِ خوردنِ گوشت و کباب،
 نه با دورِ بازو و قدرتِ صدا، نه با انجام ندادنِ کارهای «زنانه»، نه با زشت دانستنِ شستنِ
 ظرف‌های بعد از ناهار، نه با عار دانستنِ عوض کردنِ پوشکِ کودک، نه با ریسک‌پذیری و خطر،
 نه با ویراژ در خیابان، نه با لزومِ پذیرفتنِ شغل‌های پر استرس و پرمسئولیت، 
نه با کلفتی و اندازه‌ی آلت، نه با کوتاه نیامدن از اشتباه، نه با نپذیرفتنِ شکست، 
نه با برنده‌شدن در هر رقابتی به هر قیمتی، و نه با پرهیز از گفتنِ جمله‌ی «دوست‌ات دارم»
 به کسانی که دوست‌شان دارد،

بلکه «مردانگی»‌شان را با مخالفت با زن‌ستیزی و همجنسگراستیزی و خشونت،
 و با تلاش برای درکِ دیگری، راست‌گویی، خوش‌قولی، مدارا، حق‌طلبی، عدالت‌جویی، 
برابری‌خواهی، خوش‌خلقی، فروتنی، خنده‌رویی، ظلم‌ستیزی، صلح‌طلبی، دیگرخواهی،
 انسان‌دوستی و عشق‌ورزی تعریف کرده‌اند، مبارک باد!



+ به نقل از دوست خوبم حمید هوشمند

برداشته شده از وبلاگ