۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه

توتالیتاریسمی به اسم جمهوری اسلامی



گاهی زندگی ایجاب میکند معترض باشی و معترضانه به قضایا نگاه کنی و حتی بسیار

 تند درباره ی خیلی از مسائل پیرامون اظهار نظر کنی و خط قرمز های من دراوردی را که

 عده ای از ترس ، ترسیم  کرده اند ندید بگیری و فقط چشمهایت حقاقی را ببیند که سبب

 ساز این همه آسیب های اجتماعی اقتصادی سیاسی فرهنگی و ... در ابعاد گوناگون ست 

و سعی کنی هرچند ناچیز ولی موثر باشی در راستای بهبود اوضاع و نا بسامانی هایی که

 ناشی از نا بخردی حاکمیت ست.و ازین بابت نباید واهمه داشته باشی. 

اعتراض به نا به هنجاری هایی که دست آورد دستکاری کردن نابجای یک سری هنجارهای

 درست و بجا که از گذشته وجود داشته ، یک حرکت و اقدام عاقلانه ست.گاهی باید استوار

 ایستاد و مقاومت کرد

برای احقاق حقوق به حقه خود و دیگران. همیشه قدم نخست سنگین و سخت ست ولی

 باید قدم برداشت و راهی شد به سمتی که آمال و آرزوها شکل هدف گرفته اند و اراده در درون آدم

 انقدر مصمم ست که لحظه ای تردید و درنگ جایز نباشد و جایی نداشته باشد.باید بشر دوستانه 

و عدالت خواهانه هرجا که استبداد حاکم ست به فکر تغییر بود! خصوصا در جوامع امروزی در مواجهه 

با رژیم های توتالیتر این مبارزات پررنگ تر  و ملموس تر خواهد بود و حال و هوای دیگری خواهد داشت.

اینک ما خود در قالب و چارچوب حکومتی زندگی میکنیم که از نمونه های بارز توتالیتاریسم ست و

در سالهای اخیر هر روز آشکار تر میشود و چهره ی رهبری کاریزماتیک آیت لله خامنه ای به عنوان

رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران خدشه دار شده و وی اساسا جایگاه خود را در بین اکثریت مردم 

و حتی بسیاری از موافقان خود از دست داده ، نظامی که مدتهاست دیگر حول محور جمهوریت نمی گردد

و با لفظ اسلامی بیشتر تاکیدش بر  مقدس شمردن اجباری آرمان هاییست که صرفا دست آویزی

برای رسیدن به منافع شخصی حکومت و اشخاص راس حکومت ست ،. نظامی که قرار بود جمهوری

باشد و 12 فروردین 1358 آحاد ملت با 2/98 درصد به آن به معنی مردم سالارانه آری گفتند.

حال آنکه امروز در واقعیت می بینیم تنها معنایی که از جمهوری بودن به دست میاید صرفا نامی ست 

برای تفکیک حکومت استبدادی شان از حکومت سلطنتی و بیشتر به معنی غیر سلطنتی ست

تا مردم سالاری..رژیم توتالیتر جمهوری اسلامی که برای استقرار  و حفظ قدرت سیاسی اش 

از انواع راه های محدود سازی و تاکتیک های رعب انگیز بهره میگیرد به خوبی میداند روزهای پایانی

استبدادگری غیر سلطنتی اش را میگذراند ازین روی برای چند روز بیشتر پایدار ماندن دست

به هرکاری میزند و دیگر از چیزی واهمه ندارد و با تشدید کردن ترفندهای محدود سازی سعی 

در ایجاد خفقان مضاعف دارد.حال این وظیفه ی ماست که از این خفقان و رعب و وحشت های

 ایجاد شده توسط حاکمیت نترسیم و بر سر عهد و پیمانمان بایستیم و بدانیم باید برای 

رسیدن به آزادی و رهایی از استبداد بها داد و پا پس نکشیم و استوار بمانیم.


+ ناشا

هیچ نظری موجود نیست: